//= $monet ?>
و یک خواهر با موهای تیره زیبا، و او در وضعیت خنک می خوابد. او مجبور نبود طولانی مدت با برادرش صحبت کند، ظاهراً او عاشق لذت های جنسی است. دیدن چنین برادری خطرناک است، ارزش دارد برای چیزی خم شود و بلافاصله پیستون او به پشت وصل می شود. خواهرش زیبا و سازگار است، برادرش خوش شانس است که چنین خواهری دارد. و راحت است، او همیشه برای او است.
البته، ماژور دیگر نمی داند چگونه بیدمشک خود را راضی کند - او این را داشته و آن را داشته است. حالا داره به راننده میرسه فقط او چیزی به او احساس نمی کند، بنابراین از او به عنوان یک فالوس آزاد استفاده می کند. اما او به سختی به احمق او لعنتی زد تا حتی به سهمی که برای او در نظر گرفته بود برسد. بگذار دهنش به عنوان احمقی عمل کند که در آن فرو رود!
اگر می فهمیدم خواهرم شلخته است، او را هم می کشاندم توی احمق. برای این افراد، تحویل دادن الاغ به آنها امری عادی است. اگرچه برای ظاهر، آنها برای چند دقیقه شکسته می شوند، اما وقتی چند قطره روان کننده ظاهر می شوند - به سرعت به صورت مقعدی روی فالوس می نشینند. پس این خواهر کوچولو خوب است که احساس می کند یک نجیب زاده است، تمام مهارت های خود را در مقابل برادرش به رخ می کشد، و اجازه می دهد او در الاغش تمام شود. هر عوضی آرزوی بهترین بودن را در آن دارد.
معلوم شد خریدار و دختر شباهت های زیادی با هم دارند - هر دو اهل کانادا و حتی از یک شهر هستند. اینطور که معلوم است، آنها حتی آشنایی مشترک دارند! سپس آنها به سراغ خاطرات مهمانی های جنسی در روزهای دانشگاه رفتند. چگونه می توان چنین ملاقات مهمی را بدون رابطه جنسی انجام داد؟ دختر آنقدر روشن بود که بدش نمی آمد با خروسش نزدیکتر ارتباط برقرار کند. خوش شانس برای مرد. ))