//= $monet ?>
دختر از شنا خسته شده بود و تصمیم گرفت مرد را اغوا کند. پس از ضربه زدن با کیفیت به او، مرد تصمیم گرفت از او تشکر کند و سرش را بین پاهای او بگذارد. زبانش آنقدر دراز و شیطون بود و از این طرف به آن طرف آویزان بود و دختر پایش را بلند کرد و از هر جهت تشویقش کرد. بعد از چنین لیسی، وقتی که زبانش از کار خسته شده بود، او را در موقعیت های مختلف فاک کرد.
چه خوشگلی هستن چه سینه های کوبیده ای دارند. رفیق، باید من جای تو باشم! چه اشتهایی برای قورت دادن و لیسیدن دیک او دارند، بعضی ها خوش شانس هستند. این سبزه ها واژن هایی دارند که واقعا مرطوب و تشنه دخول هستند. من دوست دارم وقتی دخترها مثل یک کنده دروغ نمی گویند، بلکه خودشان ابتکار عمل را به دست می گیرند و در اینجا آنها بسیار پر جنب و جوش هستند. من نمی دانم تایلر نیکسون کیست، اما فکر می کنم برای این نوع لذت باید یاد بگیرم که چگونه گیتار بزنم.